طبق مبانی طب سنتی غذا تحت تأثیر جویدن و ترشحات دهان، معده و حرکات دستگاه گوارش به یک ماده سوپ به نام کیلوس معدی تبدیل می شود سپس این ماده توسط عروق ماساریقا به کبد رفته و در آنجا تحت تأثیر حرارت کبدی به کیموس کبدی و در نهایت به اخلاط تبدیل می شود که این اخلاط وارد گردش خون شده و هر یک از اعضا متناسب نیاز خود از آنها برداشت می کنند. سلامتی انسان به تعادل این اخلاط بستگی دارد و بسیاری از بیماری ها به علت عدم تعادل آنها ایجاد می شوند مهمترین این اخلاط خون است که برای تغذیه اعضا ضروری و لازم است. اعضا از یک طرف جهت رشد به مواد مغذی نیاز دارند و از طرف دیگر به طور دائمی در حال تحلیل هستند و برای بقای خود نیز نیاز به مواد مغذی دارند و وقتی خلط خون کم تولید شود تغذیه صحیح اعضا دچار اختلال شده و در بدن علایم و عوارضی بروز می کند که بدان پرداخته و راه های علاج را بررسی می کنیم.
اسباب قلت دم
کم خونی و قلت دم به دنبال عدم مصرف غذاهای کامل و یا کم مصرف کردن غذا (۱، ۱۱) و یا مصرف زیاد غذاهای سرد و خشک (۱۱) ایجاد می شود و سایر سبب های ایجاد آن عبارتند از:
استفراغ بسیار (۲) از جمله اسهال دموی، نزف الدم (۵)، كثرت طمث (۱)، خونریزی شدید از بواسیر و جراحات (۱)
فصد، حجامت و زالو در موارد شدید و غیر ضروری (۱)
تعب و خستگی مفرط (۱۱،۲)
اعراض نفسانی زیاد (۱۱) مانند خوف شدید و حزن قوی (۱)
حمیات و امراض حاد در دوره نقاهت زیرا این بیماری ها بدن را ضعیف کرده و خون در بدن کم می شود (۱).
بیماری های مزمن طول کشیده؛ زیرا طول مرض باعث تحلیل و نقصان خون شده و ضعف هضم که لازمه امراض طویل است خود مزید بر آن می شود(۵).
فصل پاییز (۴)
سن پیری (۳)
سمن مفرط: در نوع لحمی به دلیل استحاله زیاد خون به لحم، خون در عروق کم می گردد، از طرفی انضغاط رگ با قلت دم در عروق همراه است که در سمن مفرط به دلیل کثرت شحم و سمین نیز مشهود است(۴).
بیماری های کبد از جمله: سوءمزاج بارد کبد که علامت آن اسهال، قلت عطش، سفیدی رنگ زبان، انتفاخ و تهیج صورت و اجفان، بطوء نبض، سفیدی و غلظت قاروره، ضیق عروق و قلت دم است (۶) و سوءمزاج یابس کبد که علامت آن تشنگی، خشکی دهان و زبان، نحافت بدن، قلت براز و یبوست آن، صلابت نبض، سفیدی بول و رقت آن و قلت خون در بدن است (۷، ۸).
علائم بالینی
خلو نبض: سبب آن قلت خون یا روح و یا هر دو در تمام بدن یا فقط در شرائین است (۴،۹) و مراد از نبض خالی بدین معنا نیست که هیچ چیز در جوف شریان وجود ندارد چرا که خلو شرائین از خون و روح محال است، بلکه به اعتبار آن است که آنچه در جوف رگ است نسبت به حالت اعتدال کمتر است اگرچه بدن از خون ممتلی باشد زیرا لزوما خلو شریان به دلیل قلت خون بدن نیست و بدون دیگر اعراض قلت دم مانند سقوط و ضعف اشتها، حکم بر قلت خون بدن نمی توان کرد (۱،۴،۹).
لون بدن: دلالت های رنگ بدن به شرح زیر است:
سفیدی لون: سفیدی رنگ بر عدم دم و کمی خون یا برودت خون و سردی مزاج و با غلبه بلغم دلالت می کند (۱۰،۵،۴). در قلت خون و در برودت به سبب عدم حرارت، خون میل به ظاهر و خارج بدن نمی کند تا لون بدن را سرخ گرداند، لذا ظاهر بدن و جلد به رنگ اصلی خود که عصبانی است سفید می شود. غلبه بلغم بر خون و تولید غذای بلغمی و گردیدن آن جزء عضو، باعث سفیدی بدن به رنگ بلغم می گردد. فرق میان این سفیدی و سفیدی اوّل این است که در غلبه بلغم ترهل و نرمی جلد بدن، نداوت و تری آن و ظهور سردی در ملمس بر خلاف نوع اول وجود دارد (۵).
صفرت لون: در قلت خون که لازمه سوءمزاج و ضعف کبد است مانند ناقهین لون زرد می شود زیرا باعث رنگ حمرت -که خون است هر گاه کم گردد، زردی حادث میگردد مانند شراب سرخ وقتی با آب ممزوج شود زرد می شود (۵،۲،۴) اما فرق بین زردی ناشی از غلبه صفرا با زردی ناشی از قلت دم آن است که وقتی صفرا غالب می شود زردی لون با اشراق است و علامات حرارت وجود دارد به خلاف قلت دم ناشی از مقاسات امراض و استخراج به افراط دم که آثار قلت خون و وجود نقاهت نمایان است و علائم افراط حرارت وجود ندارد (۵،۴).
کمودت لون: یکی از اسباب کمودت لون نزد شیخ قلت خون و جمود آن، دم قلیل و مستحیل شدنش به سودا است (۴).
حکیم عقیلی خراسانی در کتاب خلاصه الحکمه چنین بیان می کنند: « رنگی که در، آن سیاهی اندک غیر مشرق برّاق باشد، دلالت بر برودت فرط از سایر و قلت دم می نماید؛ زیرا که کثرت خون و ترقیق آن از حرارت و قلت و انجماد آن از برودت است و چون منجمد، گردد زیاده می گردد قلت آن و مستحیل می گردد رنگ آن به سوی سیاهی؛ به سبب جمود و کثافتی که مستلزم عدم اشراق و صفاست و حادث می گردد کدورت و تغیر رنگ آن به سوی سیاهی که کمودت باشد.»
ضعف و سقوط اشتها (۱،۸)
نویسنده: دکتر جمیله مهدوی جعفری
منبع: مجله ی درمانگر – شماره (46 – 45) – بهار و تابستات 1394 – صفحه 15
ارجاع:
1. ناظم جهان، محمد اعظم، اکسیر اعظم، ۴ جلد، دانشگاه علوم پزشکی ایران – مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل – تهران- تهران، چاپ: دوم، ۱۳۸۷ه.ش.
۲. ابن الیاس شیرازی؛ منصور بن محمد، کفایه منصوری، رساله چوب ، چینی ، 1جلد، دانشگاه علوم پزشکی ایران – تهران، چاپک: اول، ۱۳۸۲ه.ش.
3.بهاء الدوله بهاء الدين بن میر قوام الدین، خلاصه التجارب (طبع جدید جلد دانشگاه علوم پزشکی تهران – تهران، چاپ اول، ۱۳۸۷ه.ش.
۴. چغمینی، محمود بن محمد -شارح: شاه ارزانی، میر محمد اکبر بن محمد، مفرح القلوب (شرح قانونچه)،1 جلد، مطبعه إسلاميه – لاهور، چاپ: اول
5. عقیلی علوی شیرازی ، سید محمد حسین بن محمد هادی، خلاصه الحكمه (عقیلی)، ۳ جلد، اسماعیلیان – قم، چاپک اول، ۱۳۸۵ه.ش.
۶. نخعی آشتیانی محمد، مومن بن محمد حسین، تذکره العلاج ،1جلد، دانشگاه علوم پزشکی ایران – تهران، چاپ: اول، ۱۳۸۷ه.ش.
7. شاه ارزانی، میر محمد اکبر بن محمد، طب اکبری، ۲جلد، جلال الدین – قم ، چاپ :اول، ۱۳۸۷ ه.ش.
8 . محمد بن محمد عبد الله، تحفه خانی، ۱جلد، دانشگاه علوم پزشکی ایران – تهران چاپ: اول، ۱۳۸۳ ه.ش.
9. ناظم جهان، محمد اعظم، نیر أعظم در شناخت نبض و انواع آن، 1جلد المعی – تهران چاپ: اول، ۱۳۸۹ه.ش.۱۰
10. ابن سینا، حسین بن عبد الله – مترجم: شیرازی، ملا فتح الله کلیات قانون ابن سینا (ترجمه)، ۱جلد دانشگاه علوم پزشکی ایران – تهران، چاپ: اول، ۱۳۸۶ ه.ش.
۱۱. شاه ارزانی، میر محمد اکبر بن محمد – شارح: قادری، سید ابوالقاسم قدرت الله، فصول الأعراض (شرح كتاب حدود الأمراض حكيم ارزانی)، 1جلد، دانشگاه علوم پزشکی ایران – تهران، چاپ: اول، ۱۳۸۷ ه.ش
12. شاه ارزانی، میر محمد اکبر بن محمد، میزان الطب، ۱جلد، مؤسسه فرهنگی سماء – قم، چاپ: اول، ۱۳۸۰ه.ش.13. علی خان، محمد صادق ،مخازن التعليم، ۱ جلد، مطبع فاروقی – دهلی، چاپ: اول ،۱۳۲۳ ه.ق.